جنگ شناختی یا Cognitive warfare
عنوان یک پژوهشگر فضای سایبر در این مبحث سعی دارم جنگ ادراکی یا شناختی را با ادبیات متفاوت، برای خوانندگان سایت بیگ دیتا شرح دهم. (البته قصد دارم هر هفته این مبحث را کامل تر کنم). بشر تا کنون جنگ های متفاوتی را تجربه کرده است. جنگ سخت، جنگ نیمه سخت، جنگ سرد، جنگ نرم، جنگ فرهنگی، جنگ اقتصادی، جنگ آب، و غیره. (که خوشبختانه به لطف دشمنان 🙂 در کشور عزیزمان همه این جنگ ها را به چشم دیده و تجربه کرده ایم پس نیازی به توضیح ندارد.) امروز پس از چهار مرحله جنگ سرد، سخت، نيمه سخت و نرم كشور وارد پنجمين مرحله جنگ سلطه با عنوان جنگ شناختي شده است. ولی جنگ شناختی چیست؟ در اولین قدم یک جمله ساده برای درک راحت تر جنگ شناختی میگویم:
“جنگ شناختی، شناخت انسان ها را مورد هدف قرار میدهد”
به عنوان مثال آیا افرادی را دیده اید تا چند ماه قبل به اعتقادات خود به شدت پایبند بوده اند و اکنون اعتقادات خود را خرافات تلقی می کنند. یا با افرادی مواجه شده اید به رهبری جامعه خود عشق می ورزیدند ولی حالا با دید بدبینانه از وی سخن می گویند و امثال این نمونه ها. خب جای تعجبی وجود ندارد در یک کلام ساده این افراد مورد اصابت گلوله دشمن در جنگ شناختی قرار گرفته اند بدون اینکه وی جراحتی در بدن خود احساس کند.
به همین دلیل است که گاهی از این جنگ به عنوان جنگ موریانه ای نام میبرند. این نوع جنگ شکل تکامل یافته تر، پیشرفتهتر و اثر گذار تر جنگ نرم است. از ویژگی های مهم این جنگ متکی بودن بر زیرساخت رسانههای نوین سایبری است که تفکر آدمی را مورد هدف قرار میدهد.
هدف جنگ شناختی
هدف جنگ شناختی در واقعا همان هدف جنگ سخت است که در نهایت از پای در آوردن حریف هدف اصلی می باشد. ولی شیوه تهاجم بسیار متفاوت است. روش عمل در نبرد شناختی مشروعیت زدایی، اعتبارزدایی، اعتمادزدایی، قداست زدایی، ناامیدسازی و ناکارآمدنمایی است، که در نهایت دشمن امیدوار است سبب رویگردانی اجتماعی و از بین رفتن سرمایه اجتماعی و نیروهای مردمی کشور شود.
جوزف نای، محقق و سیاستمدار برجسته آمریکایی، مبدع عبارت “قدرت نرم” یا Soft Power می باشد که کتب و مقالات متعددی در خصوص بکارگیری قدرت نرم در مناسبات بین المللی و کسب هژمونی جهانی نگارش کرده است. جوزف نای قدرت نرم یک کشور از سه طریق قابل تامین میداند: اول، فرهنگ آن کشور، دوم ارزش های سیاسی و سوم سیاست خارجه آن کشور.
البته ما میدانیم که هنوز هیچ قانونی برای جلوگیری از جنگ شناختی در فضای مجازی وجود ندارد. همچنین قانونی هم برای مقابله با جنگ شناختی و تلقی آن به عنوان اقدام مجرمانه وجود ندارد. بهترین راه برای مقابله با این نوع جنگ شناختی، ارتقای آگاهی در میان طیف خاکستری و افزایش هوشیاری عمومی است. شاید تصویر زیر بهترین درک را از جنگ نرم تداعی کند. در تصویر زیر هر دو شلوار را یک دشمن پاره کرده است. یکی را با جنگ سخت و دیگری را با جنگ شناختی.
مولفه های قدرت در نبرد شناختی
این نوع نبرد، در مرحله طرح ریزی و همچنین اجرا، دارای سطوحی سه گانه مشتمل بر سطح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی است. این سطوح نشانگر دامنه، عمق، هدف، اهمیت و تاثیرگذاری جنگ نرم در جامعه هدف است.
شناخت این سطوح به روشن سازی برنامه ها و راهبردهای دشمن در این حوزه کمک میکند. شناخت دقیق این سطوح انطباق راهبردها و راهکارهای مقابله ای با سطوح طرح ریزی دشمن را ممکن می سازد. بر این اساس، برای مقابله با سطح راهبردی جنگ نرم، باید به اتخاذ راهکارهائی در سطح راهبردی اقدام کرد. میتوان با درک سطح کنشگری و برنامه ریزی دشمن به اولویت گذاری در اقدامات مقابل مبادرت نمود. چه بسا، در قبال سطوح پائین تر جنگ نرم، اتخاذ راهکارهائی در آن حدود بدون هزینه نمودن در سطح راهبرد، کافی باشد. در هر حال کسب توانمندی و قدرت در چهار حوزه زیر در جنگ شناختی میتواند در سطوحی سه گانه راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی موثر واقع شود.
- قدرت در رصد شناختی دشمن
- قدرت در تحلیل شناختی دشمن
- قدرت در طرح زیری شناختی
- قدرت در انجام عمیات شناختی
پیچیدگی های جنگ شناختی نسبت به جنگ سخت
در این قسمت به جنبه های مرموز و دلهره آور جنگ شناختی می پردازم. امید دارم که با خواندن این مطلب پیچیدگی های این نوع از جنگ وحشتناک را بهتر لمس کنید. سعی من بر این است که با نوشتن یکسری سوال و گزاره های ساده اهمیت موضوع را برای شما ارائه دهم. پیشنهاد می شود برای درک بیشتر مبحث تهدیدات آینده به واسطه جنگ شناختی را مطالعه کنید.
شروع جنگ شناختی چگونه است؟
این جنگ یک جنگ اعلام نشده است و شروع مشخصی برای آن نمی توان متصور بود. معمولا زمانی متوجه می شویم که دیگر کاری از دست ما ساخته نیست. حمله شناختی روس ها برای انتخاب ترامپ را به یاد بیاورید. روس ها تفکر مردم آمریکا را چنان مهندسی کردند که نهایتا در کمال ناباوری ترامپ رئیس جمهور شد. چه چیز برای دشمن بهتر از نشاندن یک رئیس جمهور بی کفایت بر سرکار است. قطعا تخریبی بیش ازبمب اتم برای کشور به بار می آورد.
تلفات حمله شناختی چگونه است؟
دلهره آورترین قسمت این جنگ اعلام نشده، تلفات انسانی آن است. در جنگ سخت وقتی یک نیروی خودی مورد اصابت دشمن قرار میگیرد یک نفر از نیروهای خودی کم میشود، ولی در جنگ شناختی وقتی یک نیروی خودی مورد اصابت دشمن قرار میگیرد، یک نفر از نیروهای خودی کم میشود و یک نفر به نیروهای دشمن اضافه می شود. حتی بدترین از این آنکه فرد مورد اصابت قرار گرفته شاید گروهی را از نیروهای خودی به جبهه دشمن بیفزاید.
زخمی های نبرد شناختی چگونه است؟
در جنگ نرم زخمی ها متوجه زخمی شدن خود نمی شوند چون نه خونی می بینند و نه دردی حس می کنند. زخمی های جنگ شناختی شادان و خندان و بدون نگرانی از زخم های کشنده ی خود به زندگش ادامه میدهند.
شهدا در جنگ شناختی چگونه اند؟
در جنگ سخت افراد کشته شدگان بر طبق عقیده اکثر ادیان، شهید محسوب شده و رهسپار بهشت تلقی می شوند. بالعکس این موضوع در جنگ شناختی کشته شدگان، پیرو شیطاین و بازیچه دست قدرت ها هستند. البته نکته مثبت اینجاست که در صورت اصابت نفر خودی و تاثیر نپذیرفتن او، دیگر نسبت به حملات بعدی مصون خواهد ماند. به عبارتی دیگر فرد تاثیر نپذیرفته روئین تن خواهد شد.
تصرف زمین در جنگ شناختی چگونه است؟
در جنگ شناختی تصرف زمین به معنی جنگ سخت وجود ندارد. ولی عرصه کارزار در این جنگ تفکر مردم است. در نبرد شناختی جبهه ای موفق است که اذهان بیشتری را تصرف کند. باور پذیر بودن یکی از مهم موافه های مهم این کارزار است. به عنوان مثال در قبل از دوران انقلاب اسلامی ایران اگر ناوگان نیروی دریایی آمریکا به قصد حمله، به سمت کشوری حرکت می کرد. آن کشور قبل از رسیدن ناوگان آمریکا دچار فروپاشی می شد. ولی امروز آمریکایی ها در کشورمان این باورپذیری را از دست داده اند. با حرکت ناوگان آمریکا همچنان زندگی عادی مردم جاری است. این موضوع یکی از جنبه های شکست در باورپذیری برای آمریکا و موفقیت برای ایران است. پس اگر در جنگ شناختی باورهای عموم مردم تصور نشود پس زمین ها تصرف نخواهد شد.
ایثار و حماسه سازی جنگ اداراکی شناختی چگونه است؟
یکی از مولفه هایی که هر کشوری در جنگ سخت از آن بهره می برد حماسه سازی می باشد. معرفی افراد فداکار و ایثارگر موجب تشویق مردم به ایثار و فداکاری برای کشور در جنگ سخت می شود. ولی در جنگ نرم ایثارگران و قهرمانان چه کسانی هستند.
تعریف علوم شناختی [Cognitive Science]
در اینجا اهمیت دارد که علوم شناختی نیز مورد تعریف قرا گیرد که خوانندگان گرامی اصطلاح علوم شناختی با جنگ شناخت را تمییز دهند. علوم شناختی [Cognitive Science] مطالعهی علمی ذهن است. در این تعریف منظور از ذهن مجموع هر آن چه که نمودهای هوشمندی و آگاهی هستند. مانند تفکر، ادراک، حافظه، احساس، استدلال و نیز تمام روندهای ناآگاهانه شناختی است. گاهی علوم شناختی را به صورت «مطالعهی علمی شناخت» نیز تعریف میکنند.
شناخت را میتوان مجموع حالتها و فرآیندهای روانی مانند تفکر، استدلال، درک و تولید زبان، دریافت حواس پنجگانه، آموزش، آگاهی، احساسات و… در نظر گرفت. به طور کلی پرسشهایی مانند این که ذهن چگونه کار میکند یا مغز چگونه هوشمندی را ایجاد میکند، از جمله پرسشهایی هستند که در این شاخهی علمی بررسی میشوند.
علوم شناختی یک میانرشته [Interdisciplinary] است و شاخههای روانشناسی، علومعصبی، علومرایانه، انسانشناسی، زبانشناسی، فلسفه و… را دربر میگیرد. واضح است که این علوم در کنار ذهن به موضوعهای دیگری نیز میپردازند. بنابراین آن بخش از این علوم که به نوعی به موضوع علوم شناختی بپردازند جزو علوم شناختی محسوب میشود.برای نمونه در مورد علومرایانه پژوهشگرانی که در حوزهی هوشمصنوعی کار میکنند را میتوان دانشمندان شناختی بهشمار آورد. همچنین آوردن این نکته نیز مهم است که در منابع گوناگون از شاخههای گوناگونی (از علوم تربیتی گرفته تا زیستشناسی) به عنوان زیرشاخههای علوم شناختی یاد شده است.
یک مثال مهم از جنگ اداراکی یا شناختی
هدف جنگ شناختی، ایجاد تحول در نحوه نگرش شما به محیط پیرامون و زمینهسازی برای انجام کاری خاص از جانب شماست. یکی از مثالهای جدید این نوع جنگ را میتوان در اثرگذاری روسیه بر انتخابات امریکا در سال 2016 جستجو کرد. روسیه با انتشار اخبار جعلی در فضای سایبر و با بهرهگیری از تکنیکهای روانی، سعی کرد مردم امریکا را به سمت رای دادن به کاندیدای مطلوبه خود هدایت کند. گفته میشود روسیه با تکیه برجنگ شناختی موجب انتخاب ترامپ شده است.
برخی دیگر عقیده دارند که روسیه به طور مشخص قصد نداشته از کاندیدای خاصی حمایت کند. این گروه اعتقاد دارند هدف اصلی روسیه را آشکار ساختن ناتوانی امریکا در حراست از آرا اعلام میکنند.
در جنگ شناختی، جنگ روانی به شکل چندلایه اجرا میشود. مثلا ممکن است تبلیغات برای جلب رای مردم به گونهای انجام شود که بخشی از جامعه هدف از بین برود. فرض کنید یکی از نامزدها خود را طوری مدافع حقوق جوانان معرفی کند که موجب دلسرد شدن میانسالان و سالخوردگان گردد. خوب است به این نکته نیز اشاره کنیم که جنگ شناختی به روشهای متعدد دیگری هم انجام میشود. آنچه اهمیت دارد این است که بعضی از این روشها، افراد فعال حاضر در ستادهای انتخاباتی را هدف میگیرد، در حالی که در برخی دیگر از این روشها، طیف خاکستری هدف گرفته میشوند.
مدیریت سرور پشتیبانی و مشاوره – ثبت دامنه